
دختر مطفرالدين شاه بنيانگذار تاكسيرانی در ايران

اَشرَف المُلوک (فَخرالدوله) (۱۲۶۱ خورشیدی - دی ماه ۱۳۳۴) شاهزادهٔ قاجار، دختر مظفرالدین شاه و سرورالسلطنه، خواهرزادهٔ عبدالحسین میرزا فرمانفرما، دخترخالهٔ محمد مصدق و مادر علی امینی بود. او زنی با درایت و نیکوکار بود. فخرالدوله واسط بین رضا شاه و خاندان قاجار بود و با آرام نگاه داشتن ایل قاجار تلاش کرد تا از وقوع خونریزیها جلوگیری کند.
نخستين تاكسي خطي در ايران در سال ١٣٣٢ توسط دختر شاه قاجار تاسيس و در تهران تردد كرد.
اشرف الملوک، ملقب به فخرالدوله، نهمین دختر مظفرالدین شاه قاجار که با بهره گیری از ارثیه پدری و مدیریت خود، به یکی از ثروتمندترین زنان ایران تبدیل شد.وي نخستين کسی بود که در ایران تصميم گرفت تا با راه اندازي نخستين خط تاكسي راني هم شغل جديدي را ايجاد وفرهنگ استفاده از تاكسي را در میان مردم ایران رواج داد.
اگرچه برخی منابع تاریخی نوشته اند که فخرالدوله اولین فرد واردکننده تاکسی به تهران نبوده و آن را به علی امینی فرزند پسر فخرالدوله نسبت داده اند اما در کتاب «اولین زنان» نوشته «عذرا دژم» هم به این موضوع اشاره شده است که فخرالدوله نخستين کسی بوده که چنین فکری به عملياتي كرده است. حتی در قسمتی از تاریخ آمده است که او به پسرهایی که می خواستند متأهل شوند یک تاكسي برای امرار معاش هدیه می داده که آنها بتوانند از پس هزینه های زندگی خود بربیایند و علاوه بر این، نان حلالی هم کسب کنند. درسال 1325 خورشیدی با ورود نخستین تاکسیهای بانوفخرالدوله در تهران، 10 دستگاه فورد از یک شرکت خارجی خریداری کرد. این تاکسی ها با دریافت کرایه 5 قرانی مسافران را در تهران به هر مقصدی که میخواستند، میرساندند. تعداد تاکسیها باتوجه به استقبال فراوان مردم از آنها در چند ماه به ۵۰ دستگاه رسید. ۱۰۰ دستگاه تاکسی دیگر نیز در سال ۱۳۲۶ به شبکه تاکسیرانی پایتخت پیوستند و فعالیت خود را در تهران آغاز کردند. رانندگان تاکسی در آغاز لباس فرم داشتند و کت و شلوار میپوشیدند. آنها همچنین آرمی فلزی به شکل مدال روی یقه و سینه خود نصب میکردند که تصویری از اتومبیل روی آن حک شده بود. تماشای اتومبیل و ملزومات آن در کنار رانندگانی یونیفرمپوش تا مدتها از تفریحهای مردم و نقل محافل گوناگون در تهران به شمار میآمد. بهرهگیری از تاکسیها به همین دلیل مردم را هیجانزده میکرد.
رضا شاه درباره ى اشرف الملوک گفته بود:" قاجاریه یک مرد و نیم داشت، مردش فخرالدوله و نیم مردش آقا محمدخان بود."
loyalty